چرا؟ چرا؟ چرا؟
موفقیت-بسیار خوب، داری با واقعیت روبه رو می شوی. تو حسابی به دردسر افتاده ای. اما چه طور اتفاق افتاد؟ تو با خشم به دنیا آمدی؟ از دوران کودکی ات شروع شد؟ در دوران نوجوانی؟ وقتی بزرگسال شدی؟ آیا مشکل روحی شدیدی داری؟ ما در این جا به دنبال توضیح هستیم، نه عذر و بهانه. تو فقط و فقط خودت مسوول عصبانیت هستی. اما آگاهی از این که چه طور تا این حد عصبانی می شوی، شاید کمکی باشد که بتوانی تغییراتی در خودت ایجاد کنی. قصه تو چیست؟
افراد عصبانی از خانواده ای عصبانی بیرون می آیند
مهم ترین عامل متداول عصبانیت شدید، خانه ای با محیط عصبی است. بچه ها عصبانی بودن را از پدر و مادرشان یاد می گیرند. آن ها می آموزند که چه موقع، چه طور و در چه حد عصبانی شوند، که این سرمشق نام دارد. خانواده های به شدت عصبانی در مقایسه با خانواده های عادی کارهایی متفاوت انجام می دهند و سه عادت مخرب دارند:
تصور می کنند خشم شدید امری عادی و موجه است. هیچ یک از اعضای خانواده گوش شنوا ندارد تا این که بالاخره یک نفر از کوره در برود. سعی می کنند با ابزار خشم مشکل خود را حل کنند.
بد نیست به تک تک این موارد نگاهی بیندازیم.
عصبانیت در خانواده عصبانی امری عادی و موجه است.
عصبانیت معیاری بزرگ دارد. عصبانیت علامت این است که چیزی ایراد دارد. اما در بعضی خانواده ها، اعضای خانواده تمام مدت عصبی هستند. شاید از نظر آن ها عصبانیت دلیلی داشته باشد، اگر هم دلیلی نباشد، بالاخره موردی جور می کنند. در چنین خانواده ای از همه انتظار می رود عصبانی شوند. همیشه یک نفر هست که از دست دیگری عصبانی باشد، دست کم یک مورد دعوا وجود دارد، یا شاید هر یک به طور عملی در برابر دیگری جبهه بگیرد. در این قبیل خانواده ها حتی یک لحظه هم آتش بس نیست.
آیا تا به حال به خانه خانواده ای عصبانی دعوت شده ای؟ حتی حضور تو نیز باعث نمی شود آنان آرام و قرار بگیرند. بدترین بخش قضیه این است که از نظر آن ها کل این بگو و مگو، عادی به نظر می رسد و امری پیش پاافتاده است.
هیچ یک از اعضای خانواده عصبانی گوش شنوا ندارد
همه طوری تربیت شده اند که فقط در برابر خشم، گوش شنوا داشته باشند.
اعضای خانواده عصبانی سعی می کنند مشکلات را با عصبانیت حل کنند
در این قبیل خانواده ها، به بدترین نحو از عصبانیت سوء استفاده می شود. آن ها سعی می کنند با توسل به خشم، مشکلات خود را حل کنند. درست مثل این است که بخواهی پیچ را با چکش بپیچانی. یادت باشد که عصبانیت علامت است، نه راه حل. تو نمی توانی با ابراز خشم مشکل را حل کنی. عصبانیت تو می گوید که مشکلی وجود دارد، فقط همین. شاید مشکل در درون خودت باشد.
لازم است یاد بگیری خودت را دوست داشته باشی و به خودت احترام بگذاری. راهی است طولانی، اما به زحمت سفر می ارزد.
راه های دیگر برای عصبانیت شدیدتر
درست است که دلیل عصبانیت تو این است که در خانواده ای عصبانی بزرگ شده ای، اما راه های دیگری هم برای همیشه عصبانی بودن وجود دارد.
آزارهای جسمی
افراد عصبانی معمولا قربانی های درازمدت آزارهای جسمی هستند. آن ها جان سالم به در برده اما بدجور آسیب دیده اند و نمی توانند آزار جسمی را فراموش کنند. در عوض، به نظر می رسد هر سیلی و کتکی را به خاطر دارند، هر گونه تحقیر، توهین و تمام لحظات ترس و وحشت ناب را. آن ها هر وقت به یاد آن دوران می افتند، عصبانی می شوند و از کوره در می روند و در رویای تلافی و انتقام هستند.
شرمندگی
شرمندگی یعنی احساس بد داشتن در مورد خودمان؛ در مورد وجود خودمان، نه صرفا بابت کاری که انجام داده ایم، بلکه برای آن چه هستیم. وقتی من احساس شرمندگی می کنم، بدین معناست که چیزی بد در مورد من وجود دارد که برطرف نمی شود.احساس شرمندگی از سه طریق عمده به عصبانیت مربوط می شود. اول، بسیاری از مردم وقتی عصبانی می شوند، احساس شرمندگی می کنند. این افراد اغلب از ابراز خشم اجتناب می ورزند، حتی وقتی دلایل متعددی برای عصبانیت آن ها وجود دارد. دوم، افرادی هستند که به شدت از مردم خجالت می کشند. افرادی که چنین احساسی در آن ها شدید است، اغلب زندگی کلافه کننده و ناگواری دارند. آن ها دایم از دست خودشان عصبانی اند هر کاری که می کنند، از نظرشان به حد کافی خوب نیست و از خود بیزار هستند. سوم، افراد شرمنده به دفعات بیشتری به دیگران می تازند. شرمندگی و خشم ترکیبی ناخوشایند ایجاد می کند، که غضب نامیده می شود. پس اگر بابت شرمندگی زیاد، عصبانی می شوی. شاید به مشاوره نیاز داشته باشی. لازم است یاد بگیری خودت را دوست داشته باشی و به خودت احترام بگذاری. راهی است طولانی، اما به زحمت سفر می ارزد.
بیماری های جسمی و روحی
وقتش رسیده است که از لحاظ جسمی حسابی به خودت برسی. چرا؟ چون بسیاری از بیماری های جسمی و روحی باعث افزایش عصبانیت می شود.
حضرت امام هادی (ع) : از کسی که بر او خشم گرفته ای ، صفا و صمیمیت مخواه و از کسی که به وی خیانت کرده ای ، وفا مطلب ، و از کسی که به او بدبین شده ای ، انتظار خیرخواهی نداشته باش ، که دل دیگران برای تو همچون دل تو برای آنهاست *.
ما در دنیایی عصبانی زندگی می کنیم
جامعه امروز از بسیاری جهات مردم را عصبانی می کند. همیشه به ما گفته اند که حالت دفاعی به خود بگیریم. "حواست باشد، آن ها می خواهند من و تو را در دام بیندازند." کسی چه می داند آن ها چه کسانی هستند. دشمنانی هستند که دور ما حلقه زده اند، مگر نه؟ ما راه هایی پیدا می کنیم که با توسل به آن از همسایه مان متنفر شویم و آن ها را به نیروهایی اهریمنی تبدیل کنیم. سیاه علیه سفید تحریک می شود و فقیر علیه غنی. در تمام این ها نکته ای عملی هست. اگر می خواهی کمتر عصبانی شوی نگذار این گونه افراد احاطه ات کنند. افرادی آرام و صبور را برای معاشرت پیدا کن. شاید از آن ها چیزی یاد بگیری. دست کم آن ها تو را تشویق نمی کنند که همین طور عصبانی بمانی.